به علت زیاد بودن مقاله ان را به چند بخش تقسیم کرده ام که در بخش اول در مورد خاندان ال عصفور و خاندان دشتی برای شما توضیح میدهم.

ال عصفور:
آلِ عُصْفور، خاندانی از علمای روحانی شیعه در بحرین، قَطیف و نواحی جنوب ایران در سدۀ 12 و 13ق/18 و 19م. شخصیتهای بنام این خاندان، علاوه بر لقب آل عصفور، به ابن عصفور و یا عصفوری نیز شناخته شدهاند. نیای این خاندان عصفوربن احمدبن عبدالحسین بن عطیه بن شیبۀ درّازی شاخوری بَحرانی است که شرح احوال او دانسته نیست. اینان به دلیل اینکه عمدتاً در درّاز، از روستاهای بحرین در نزدیکی مَنامه، یا در شاخوره، از روستاهای همجوار آن، زاده شده و یا زندگی کردهاند به درّازی و شاخوری و بحرانی نیز شهرت یافتهاند.همانطور که می دانید این خاندان در دشتی نیز بوده اند مثل درازی دشتی که نام این روستا از درازی بحرین گرفته شده است.نکته جالب در مورد خاندان ال عصفوری که در دشتی حاکم بودن اینست که انان زمانی حاکم موصل و کوفه عراق بوده اند.
و حال من شخصیتهایی از ال عصفور اشاره می کنم که به بوشهر و دشتی امدند:
حسین بن محمد (د 1216ق/1801م)، فقیه، محدث، متکلم و شاعر. او علاوه بر پیوستگی به خاندان علمی آل عصفور، از سوی مادر نیز که دختر شیخ حسین ماحوزی بود، به سلسلۀ عالمان دین و فقیهان پیوسته است. از زادگاه و حوادث زندگی و چگونگی تحصیلاتش آگاهی چندانی در دست نیست، همین قدر میدانیم که نزد عمویش یوسف درس خوانده و در شاخوره ماندگار بوده و به تدریس و مرجعیت دینی و تحقیق و تألیف اشتغال داشته است. او در شاخوره درگذشته و گویا توسط یکی از مخالفان عقیدتی خود کشته شده است و از اینرو او را شهید نیز نامیدهاند. اینکه در فارسنامه گفته شده است که شیخ حسین در 1290ق/1873م در اصطهبانات فوت کرده و در همانجا مدفون شده است، نادرست مینماید.
او را بزرگترین فقیه اخباری زمان خود دانستهاند. اینکه برخی او را مجدّدِ دین در آغاز سدۀ 13ق/پایان سدۀ 18م دانستهاند گویای موقعیت علمی و فقهی و نقش وی در ترویج دیانت است. وی بر بیشتر دانشهای متداول روزگار خود احاطۀ کافی داشته است و تألیفات متنوع او بر این حقیقت گواهی میدهد. حوزۀ درس او بسیار وسیع بوده است. طالبان علوم دینی از همهجا بهویژه از قطیف و احساء به حوزۀ درس او روی میآوردند و از اینرو شاگردان بسیاری در این حوزه پرورش یافتند و خود از عالمان بنام دین شدند.
از ویژگیهای برجستۀ او داشتن حافظهای بس نیرومند بود چنانکه میتوانست آثار و کتابهای گوناگون را از آغاز تا انجام بیکم و کاست از بر کند. بارها او را آزمودند و دیدند که حرف یا کلمهای را از یاد نمیبرد.
او در پارسایی شهره بود و بهویژه در ابراز اخلاص به امام حسین(ع) و شهیدان کربلا کوشش بسیار داشت و بیشتر اوقات در خانهاش مجلس سوگواری برگزار میکرد و از خود اشعار بسیاری در رثای امام حسین(ع) میخواند.
شیخ حسین کتابهای بسیاری در موضوعات مختلف روایی، کلامی و فقهی نوشته است که خود در اجازهای که به شاگردانش، از جمله به شیخ فرزدق شویکی، نوشته از اکثر آنها نام برده است. تألیفات او را بیش از 50 دانستهاند که جز معدودی از آنها در دست نیست. شیخ حسین دارای 7 فرزند بوده است که 5 تن آنان از عالمان دین و دارای مناصب فقهی، قضایی و امامت جمعه و جماعت بودند، از جمله عبداللـه پس از پدر در بحرین امامت جمعه و جماعت و دیگر امور مذهبی را عهدهدار بود و حسن پس از مرگ پدر به بوشهر مهاجرت کرد و در این شهر ساکن شد و به امور مذهبی مانند قضاوت و امامت جماعت پرداخت و در 1261ق/1845م در همین شهر درگذشت. او در میان فرزندان شیخ حسین از چهرههای درخشان است و دارای تألیفاتی است.
خلف بن عبدعلی (د 1208ق/1793م)، فقیه، محدث، متکلم، نویسنده و از عالمان اخباری بود. در بحرین زاده شد و پس از فراگیری علوم به قطیف مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد سپس به دورق رفت و پس از چندی از آنجا به بوشهر آمد و تا زمان مرگ در این شهر بود. او نزد عمویش یوسف درس خواند. خلف به پیروی از اندیشههای اخباریان، تنها سنت (حدیث) را قابل استناد میدانست و معتقد بود که قرآن به دلیل اینکه فقط معصومان(ع) میتوانند آن را دریابند، نمیتواند مورد استناد باشد. او شرحی مفصل بر بحارالانوار دارد.
خلف بن عبعلی بن حسین، از فقیهان و محدثان و عالمان آل عصفور است. چگونگی احوال او روشن نیست. همین اندازه گفته شده است که ساکن بوشهر بوده و حدود 80 سال زیسته و در این شهر امامت جمعه و جماعت و نیز منصب قضا را به عهده داشته است. او تألیفاتی در فقه و اصول دارد.
خلف بن احمد (ز 1285ق/1868م)، عالم، نویسنده، فقیه و محدث. در بوشهر زاده شد و پس از آموزشهای مقدماتی در 1306ق/1888م به نجف مهاجرت کرد و در حوزۀ علمیۀ آنجا به آموختن سطوح عالی دانشهای متداول آن روزگار پرداخت. او در درس عالمان و فقیهان بلندپایۀ حوزۀ نجف از جمله آخوند ملا محمد کاظم خراسانی شرکت کرد و در 1314ق/1896م به بوشهر بازگشت. در 1315ق/1897م پس از درگذشت پدرش به جای وی به امامت جمعه و جماعت و دیگر امور شرعی پرداخت. او آثاری در فقه و کلام دارد.
عبدعلی بن خلف (د 1303ق/1885م)، عالم و محدث. وی ساکن بوشهر بود و در همین شهر درگذشت. کتاب نحفه الاریب فی ابطال العول و التعصیب تألیف اوست. آقابزرگ در الذریعه گوید که نسخه خطی آن را در کتابخانۀ محمدعلی خوانساری دیده است.
خاندان دشتی:
خاندانی بزرگ و سر شناس در منطقه دشتی و مقیم در سایر مناطق استان بوشهر و ایران است.نسبت خاندان ساکن دشتی به فارس بن شهبان میرسد که در سده هفتم هجری و در زمان اتابکان فارس از سرزمین نجد عربستان به این منطقه مهاجرت نمود.این مهاجرت بوسیله رنجشی بود
که برای فارس بن شهبان از قوم عرب پدید امده بود.اتابکان فارس ورود فارس بن شهبان را غنیمت شمرد و نواحی کنونی دشتی را برای سکونت به او و طایفه اش در نظر گرفتتند.
این سرزمین را به مناسبت نزدیکی اب و هوا و خاک به مامن و مسکن اصلی وجود جلگه و صحرا به دشتی نام گذاری نمودند.از ان پس اولاد و اعقاب فارس بسیار شد و در سرتاسر خاک دشتی مقیم شدند.از همان زمان به بعد پسر بعد از پدر و برادر بعد از برادر از میان کسانی که از لحاظ رشد و کمال و رعایت عدالت برتر بودند به حکومت این منطقه رسیدند .
محمد علی دشتی متخلص به «فايز» متولد به سال 1250 هـ ق مطابق 1209 هـ ش در روستاى كردوان دشتى از توابع بوشهر، ومتوفى به سال 1330 هـ ق برابر 1298 هـ ش در گزدراز يكى از دهات اين منطقه، شيعى امامى: از شاعران وغزل سرايان قرن سيزدهم هجرى است كه بخشى از سروده هاى پراكنده وى سالها پس از درگذشتش جمع آورى وبه چاپ رسانيده اند.
محمد خان دشتی متولد 1246 در گذشته 1298 ق فرزند حاجی خان و نوه جمال خان دوم است که پس از در گذشت برادرانش حيدر خان(فوت 1295 ق) و حسين خان (مقتول 1289 ق) حکومت و ضابطی دشتی را به عهده گرفت.این خان شاعر در روستای شنبه از محال دشتی متولد شد.تحصيلات مقدماتی را در دشتی به پايان رساند و سپس برای تکميل تحصيلات به عتبات عاليات رفت.این سفر که در نوجوانی انجام گرفت به همراه مادر و برادران خود بود و تا زمانی که مادرش در قيد حيات بود در عتبات باقی ماند و بعد از در گذشت مادرش به دشتی بازگشت.
شيخ علی مجتهد از علماو فقهای دشتی بود که پس از اتمام تحصيلات و دريافت اجازه اجتهاد از نجف اشرف به بوشهر بازگشت و با تقوا و پرهيزگاری به ترويج احکام شرعيه پرداخت.شيخ علی دشتی تا سال ۱۳۰۹ ش در حيات بود و به افاضه مردم ميپرداخت وفات او پس از سال ۱۳۰۹ش در بوشهر روی داد.شيخ علی در شعر معکوس تخلص داشت و اشعار او بيشتر به لهجه دشتی است.
علی دشتی فرزند شیخ عبدالحسین دشتی از دانشمندان و نویسندگان و سیاستمداران به نام معاصر دشتی است. وی متولد کربلا بوده و در مدرسه حسینی ایرانیان همان شهر تحصیل کرد و در سال ۱۲۹۸ ه.ش. به بوشهر بازگشت. اصل ایشان از روستای تلخو از توابع بخش کاکی است و در حال حاضر بستگان ایشان در آنجا زندگی می کنند. وی در سال ۱۳۰۰ امتیاز روزنامه شفق سرخ را در تهران گرفت. در این روزنامه مقالات تند و انتقاد آمیزی از طرف دشتی و سایر نویسندگان نسبت به اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران علیه دولت وقت چاپ می شد.
ماخذ:
آل عصفور
جلد: 2
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
برگرفته از کتاب فرهنگ نامه بوشهر
نویسنده و محقق:میثم رضایی